دوران کودکی بودند کسانی که اهل پیپ بودند و خاطرات بوی خوش توتون، از اون موقع مونده بود توی ذهن من!
چند سال پیش تصمیم گرفتم پیپ بخرم!
خلاصه بعد از ماهها گشت و گذار، پاسارگاد تاباک ([email protected]) رو پیدا کردم و از امیرحسین رحیمی اولین پیپ زندگیم رو خریدم. همراه با توتون کاپیتان بلک سفید!! با بوی نوستالوژیک!
سیگار رو تجربه کرده بودم؛ قلیون رو همینطور و البته پیپ!
اینکه چرا پیپ مورد استقبال ماها نیست و بیشتر سیگار و قلیون رو انتخاب میکنیم، به نظرم برمیگرده به فرهنگمون!
پیپ کشیدن کار سختیه! از اون جهت که باید یه زمان زیادی صرف آماده کردن پیپ بشه، فیلتر و خشک کردن توتون و جاگذاری توتون و روشن کردن چندبارهی توتون و ...
وقتی هم که روشن میشه، اگه پک نزنی، خاموش میشه!
دودش هم خیلی زیاد نیست! و خیلی هم دمای دودش بالاست!
لذت بردن از پیپ کشیدن هم خیلی ساده نیست!
بعد هم که تموم میشه، باید صبر کنی سرد بشه و توتون سوخته رو خالی کنی و نظافت و جابجایی فیلتر و تمیزکردن حقه و ... اووووه یه عالمه کار دیگه! مث واکس زدن پیپ و ...
سیگار که فرت روشن میشه!
قلیون هم یه نفر ذغال رو میذاره و تنباکو و آب و ... تقریبا همه توی سری زدن، حرفهای شدن!
میشینی و دو ساعتی با دود زیاد و سرد قلیون حال میکنی!
الان کاری به این ندارم که پیپ مضرات کمتری داره یا قلیون!!
آماده کردن پیپ کار طولانی و پرزحمتیه و دودش کم!
آماده کردن قلیون رو یکی دیگه انجام میده و دودش خیلی زیاااااد!!
سبک زندگیمون هم همینطوری شده،
حال نداریم کار کنیم و دسترنج منطقی داشته باشیم، مث پیپ!
ترجیح میدیم بقیه کار کنن و ما مصرف کننده باشیم، اون هم پرمصرف، مث قلیووون!
حالا میفهمم انگلیسیها چرا برای خودشون فرهنگ پیپ رو ترویج میکنن و برای ما قلیون!!