تعداد بازدید این پست :
۱۷۱
شب پاییزی
در این شب زیبای پاییزی
که ماه به تمامی
بر پهنه آسمان می درخشد
و ستاره های زیبا چشمک زنان خودنمایی می کنند
پیپ من , شعله ور و سوزان است
و این , بهترین تجلی یک لحظه آرام و پر از شیرینی است
و تمامی اندوه و دلهره ام , با هر حلقه دود , بر آسمان می رود
و نقشی از تمامی اضطرابم می آفریند
هر پکی که به برلی هوس انگیز میزنم
تسکینی است بر تمامی اندوه جانکاه زندگی
که در این کیمیاگری ناب , ذره ذره , می فرساید
و خاکستری نقره فام , از آن بر جای می ماند
گویی تمامی رنج هایم , با رقص دود در آسمان , بر پهنه آرامش می نشیند
آری …!
سهم من از نا امیدی , با پیپ عزیزم به بهترین دست نویس بهشت , تبدیل شده
چون هر لحظه , در هر فراز و نشیبی با من همراه است
و لذت برترین تحفه های بهشتی را برایم به ارمغان می آورد …
1 دیدگاه دربارهٔ «شب پاییزی !»
بسیار متن جذابی بود ممنونم از زحمات شما